نامگذاری شب های محرم
هر یک از شب های محرم به نام یکی از شهدا یا شخصیت ها یا وقایعی مرتبط با جریان کربلا نام گذاری شده است.
شب اول: مسلم بن عقیل
مسلم، نخستین شهید واقعه کربلاست. شهادت او کمی پیشتر از حادثه کربلا رخ داده است و شب نخست ماه محرم به پاس فداکاری و جان فشانیهای این سفیر شهید راه سرخ، شب حضرت مسلم بن عقیل نام نهاده شده است. مسلم الگوی محبت و وفاست. او عاشقی دل باخته بود که تا آخرین لحظه از عشق پاک خود به حسین(ع) دست بر نداشت و در اوج بی وفایی کوفیان به مولایش وفادار ماند.
شب دوم: ورود به کربلا
امام حسین(ع) روز دوم محرم سال ۶۱ ه ق به سرزمین کربلا وارد شد. به خاطر همین روز دوم محرم، روز ورود به کربلا نام گذاری شده است. روز دوم، نماد پایداری است. اباعبدالله الحسین(ع) از همان آغاز حرکت با حوادث گوناگونی روبه رو شد. از بیوفایی کوفیان گرفته تا تعقیب شدن از سوی سپاهیان دشمن. با این حال از ادامه راه منصرف نشد و هم چنان استواری ورزید. حسین(ع) آموزگار بزرگ پایداری است.
شب سوم: حضرت رقیه س
رقیه(س) دردانه سه ساله حسین بن علی(ع) است. نام مبارک او در بعضی از کتابهای تاریخی و مقاتل نقل شده است و برخی دیگر مانند ریاض الاحزان از او با نام فاطمه صغری یاد کرده اند. رقیه(س) در روز سوم صفر سال ۶۱ ه ق در سفر اهل بیت به شهر شام از دنیا رفته است. شاید نام گذاری روز سوم محرم به نام این بانوی کوچک به این انگیزه بوده که در گرماگرم عزاداری دهه اول، از مظلومیت او یادی شود.
حضرت رقیه الگوی تربیت صحیح است. با تدبر در جملات کوتاهی که او هنگام دیدن سر بریده پدر به زبان آورده به خوبی میتوان دریافت که این کودک از چه معرفت والایی برخوردار بوده است.
شب چهارم: حضرت حرع
شب چهارم عزاداری محرم اختصاص به یکی از شهیدان سربلند کربلا یعنی حربن یزید ریاحی دارد. البته این شب را به فرزندان حضرت زینب نیز منسوب کردهاند. حر الگوی توبه و حقیقت جویی است. او در آغاز برخورد با امام حسین(ع) چنین جایگاه وارستهای نداشت و به گفته خودش مأمور بود و معذور! اما ادب و تواضع حر در مقابل سالار شهیدان، سبب رهایی او شد. حر با ژرف بینی، حق را بر باطل ترجیح داد و پیشانی پشیمانی بر سجده گاه توبه فرود آورد. حر، جذابترین الگوی توبه برای خطاکاران است.
شب پنجم: حضرت زهیر(ع) و…
این شب مانند شب چهارم میان چند شهید کربلا مشترک است. شب پنجم به حبیب بنمظاهر و حضرت عبدالله بن حسن کودک هشت ساله امام مجتبی (ع) نیز منسوب است. عبدالله(ع) در شمار آخرین شهیدانی بود که پیش از شهادت امام حسین(ع) در ظهر عاشورا به شهادت رسید.
زهیر، الگوی عاشقی کربلاست. او تا چند روز پیش، از دیدار حسین(ع) هراس داشت، اما پس از آن که به خیمه امام گام نهاد، هراسش به عشقی جاودانه بدل شد. بارقه نگاه حسین(ع) چنان در جانش اثر کرده بود که از همه هستی خود گذشت و از دنیا و خانمان گسست. او در این راه چنان پیش رفت که به یکی از فرماندهان سپاه آن حضرت تبدیل شد.
شب ششم: حضرت قاسم ع
شب نوجوانان عاشورایی، شب روضه قاسم بن الحسن(ع). وقتی امام حسین(ع) سخن از شهادت یارانش به میان آورد، نوجوان سیزده ساله کربلا از عمو پرسید: عموجان آیا من نیز به فیض شهادت نائل میشوم؟ امام او را به سینه چسباند و فرمود: فرزندم مرگ را چگونه میبینی؟ قاسم پاسخ داد: از عسل شیرینتر!
شهادت طلبی قاسم(ع) و پا فشاری او برای رسیدن به مقصود، زیباترین الگو را برای رهروان خط سرخ شهادت رقم زد.
شب هفتم: حضرت علی اصغرع
علی اصغر(ع) فرزند کوچک امام حسین(ع) و حضرت رباب دختر امرءالقیس است که با تیر سه شعبه حرمله بن کاهل اسدی به شهادت رسید. مصیبت علی اصغر(ع) برای حسین(ع) جان فرسا بود چنان که گریست و به خداوند عرض کرد: خدایا خودت میان ما و این قوم داوری کن. آنان ما را فرا خواندند تا یاری کنند ولی برای کشتن ما کمر بستهاند. در این لحظه ندایی از آسمان رسید که: ای حسین(ع) در اندیشه اصغر(ع) مباش، هم اکنون دایهای در بهشت برای شیر دادن به او آماده است. شب هفتم، شب رضاست. حسین(ع) بهترین الگوی پایداری و رضایت است. او پس از تحمل شهادت همه یاران و جوانانش، کودک شیرخوار خود را به میدان آورد. هنگامی که علی اصغر نیز فدا شد بر قضای الهی گردن نهاد و خطاب به خداوند گفت: ای خدا! چون تو این صحنهها را میبینی تحمل این مصیبتها بر من آسان میشود.
شب هشتم: حضرت علی اکبر ع
علی اکبر(ع) نخستین فردی بود که از بنیهاشم به میدان رفت. او فرزند بزرگ امام است و نزدیکترین فرد به ایشان. چون غربت پدر را در میان خیل گرگهای خون آشام کوفه و شام می بیند، از همه یاران و افراد خاندان پیشی می گیرد و خود را در راه آرمانی فدا میکند. او گام به میدان مینهد تا حجت را تمام کند و شوق رسیدن به فیض شهادت را در دل یاران حسین(ع) قوت بخشد. علی اکبر(ع) الگوی سبقت گرفتن در شهادت است.
شب نهم: شب تاسوعا
ستاره ۳۴ ساله آسمان کربلا و بزرگترین یار و یاور حسین(ع). عباس یعنی چهره درهم کشیده و این نام نشان از صلابت و توانمندی سقای کربلا دارد. او فرزند علی(ع) و برادر حسین(ع) بود، با این حال هرگز برادر خود را به نام صدا نزد. عباس(ع) این ادب و فروتنی را تا لحظه آخر بر خود واجب میدانست. او بهترین الگوی رشادت بود. زیرا پرچم دار سپاه بود و پرچم را به دست رشیدترین و شجاع ترین افراد لشگر میسپارند. او به اندازهای محو یار شده بود که بر امواج دل انگیز آب روان، لبهای خشکیده محبوب خود را در نظر آورد و داغ تشنگی را از یاد برد. رشادت، وفاداری و فروتنی عباس(ع) یکی دیگر از برگهای زرین عاشورا است که همه را به شگفتی واداشته است.
شب دهم: شب عاشورا
شب حسین بن علی(ع) الگوی آزادگان جهان. شهامت، ایثار، بردباری، تسلیم، رضا، وفا، فروتنی، شجاعت و پایداری امواج اقیانوس بی منتهای حسین(ع) است. اگر این قیام چنین درون مایه ارزشمندی از فضایل انسانی را نداشت، این گونه بر پیشانی تاریخ نمیدرخشید. عاشورا این گونه توانست حصار زمان و مکان را درهم شکند و تاریخ را درنوردد.
منبع:باشگاه خبرنگاران
صبور باشیم !
آدمی جلوه ای از صفات خداوند تبارک و تعالی را در درون خود دارد که تنها با ، به فعلیت رسانـــدن این صفات می تواند به جایگاه رفیع اخروی خود دست پیدا کند .
صبر یکی از صفات پروردگار است که انسان بدون داشتن این صفت و یا ضعف آن در هنگام مواجهه با سختی ها و مرارات های زندگی نمی تواند این موانع را پشت سر بگذارد . گاهی نیز در بسیاری از تصمیم گیری هایش بدون صبر و بردباری دچار اشتباه شده و متحمل ضرر می شود .
اهمیت این موضوع از آنجا هویدا می شود که خداوند تبارک و تعالی در بسیاری از آیات قرآن به این امر مهم اشاره فرموده است و بیان نموده که همواره صابران را دوست دارد و ایشان را یاری خواهد کرد . همچنین معصومین علیه السلام تلاش کرده اند با آموزه های خود و بیان اهمیت صبر در زندگی انسان یاران و اطرافیان خود را به این خصلت نیکوی انسانی آراسته کنند و خود نیز الگوی شایسته ای در این راه بوده اند .
تولید کننده ایرانی هم میتواند بهترین باشد
حمایت از کالای ایرانی
خانه تکانی مبارکـــــــــــــــ !!!
خانه تکانی عیدتون مبارکــــــــــــ !
شاید اول با دیدن این جمله بگیم ، اااااااااای بابا خونه تکونی با اون همه زحمت ، خوب هست اما دیگه مبارک گفتن نداره .
تبریکم واسه کسانی بود که کنار مامان هاشون خونه تکونی میکنن و با جابه جا کردن هر چیزی یه خاطره شاد یادشون میاد و می خندن .
امسال وقتی داشتم خونه تکونی میکردم بیشتر از هر سال دیگه ای نبودن مامانم رو حس کردم و دلم واسه خونه تکونی اون سالها تنگ شد .
اون روزها ، خونه تکونی عید برای مامانم و خواهرم و من پر از شادی و خنده بود ، به هر چیزی و به هر خاطره ای می خندیدیم ، هم خونه رو میتکوندیم هم خاطره هامونو ، یه وقتایی بابام می اومد با تعجب نگامون می کرد و می گفت به چی میخندیدن شماها و ما هم نگاش می کردیم و سه تایی بلند بلند می خندیدیم .
یادش بخــــــــــــــــــــــیر …
یه روزایی بعد تموم شدن کارها خیلی خسته می شدیم و شکایت می کردیم ، اما چای تازه دم مامان معجزه می کرد .
حالا دوست دارم حتی اگر شده یک ثانیه به اون روزها برگردم …
این خاصیت انسانه که وقتی زمانی رو از دست میده حسرت میخوره و دوست داره به عقب برگرده ،
در این آخرین روزهای سال آرزو میکنم هیچ وقت حسرت گذشته ها رو نداشته باشید .
خونه تکونی تون مبارکـــــــــــــــــــ